افسردگی در زنان| علائم، علت و درمان

0
تأیید شده توسط تیم پزشکی دکتر ساینا
 
تأیید شده توسط تیم پزشکی دکترساینا دریافت مشاوره آنلاین

 غمگین شدن یک واکنش طبیعی به سختی‌های زندگی است. معمولاً غم بعد از مدت کوتاهی رفع می‌شود؛ اما افسردگی متفاوت است. این اختلال خلقی می‌تواند علامت‌های شدیدی را به همراه داشته باشد که روی احساسات، طرز فکر و حتی فعالیت‌های ساده روزمره مثل غذاخوردن، خوابیدن، کارکردن، تحصیل و غیره تاثیر منفی می‌گذارند. افسردگی در زنان نسبت به مردان شایع‌تر است و ممکن است علائم متفاوتی داشته باشد. در این مقاله با افسردگی در زنان و تفاوت آن با افسردگی مردان بیشتر آشنا می‌شویم و علت‌ها و علائم افسردگی در زنان را با هم بررسی می‌کنیم. در انتهای مقاله به روش‌های درمان افسردگی نیز خواهیم پرداخت.

افسردگی در زنان چیست؟

افسردگی یک اختلال خلقی جدی و از جمله شایع‌ترین اختلالات روانی است که احساساتی همچون غمگینی، ناامیدی، استیصال و بی‌ارزشی را ایجاد می‌کند. تنها در ایالات متحده آمریکا، هر سال ۱۵ میلیون نفر با این اختلال دست و پنجه نرم می‌کنند که اکثر آن‌ها زنان هستند.

افسردگی در زنان بسیار شایع است و تقریباً از هر ۴ زن، یک نفر در طول زندگی خود به افسردگی مبتلا می‌شود. به‌طورکلی، افسردگی در زنان ۲ برابر بیشتر از مردان تشخیص داده می‌شود. مطالعات انجام‌شده در ایران(نشریه پایش)، نشان می‌دهند که زنان ایرانی بین ۱/۱ تا ۷/۱ برابر مردان افسرده می‌شوند.  

اکثر افرادی که به افسردگی مبتلا می‌شوند، برای بهبود نیاز به درمان دارند. با وجودی که پژوهش‌ها روی علل افسردگی ادامه دارد؛ اما مطالعات فعلی نشان می‌دهند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، زیست‌شناختی، محیطی و روان‌شناختی، باعث ایجاد افسردگی می‌شوند.

به گزارش انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا، در این کشور بیش از ۸ درصد بزرگسالان بالای ۲۰ سال، افسردگی را در بازه‌های زمانی دوهفته‌ای تجربه کرده‌اند. زنان تقریباً دوبرابر مردان دچار افسردگی می‌شوند. زنان در طی روز با عوامل استرس‌زای متفاوتی هم در زندگی شخصی و هم در زندگی کاری خود مواجه می‌شوند. احساس ناراحتی، تنهایی و ترس واکنش‌های نرمالی هستند؛ اما برای افرادی که افسردگی دارند، این احساسات هر چه بیشتر ادامه پیدا می‌کنند، شدیدتر می‌شوند. ثابت شده است که افسردگی در زنان با مردان متفاوت است و زنان ۲ تا ۳ برابر بیشتر از مردان به افسردگی مبتلا می‌شوند.


علائم افسردگی در زنان

بسیاری از افراد فکر می‌کنند غمگین بودن همان افسردگی است؛ اما این‌طور نیست. غم تنها بخش کوچکی از افسردگی است. بعضی افراد مبتلا به افسردگی، اصلاً احساس غم را تجربه نمی‌کنند. افسردگی در زنان می‌تواند علامت‌های زیادی را به همراه داشته باشد؛ همچون:

  • خلق غمگین، دلواپسی یا احساس خالی بودن به‌صورت مداوم
  • ازدست‌دادن علاقه نسبت به فعالیت‌های لذت‌بخش (فعالیت‌هایی که بیمار قبلاً  از آن‌ها لذت می‌برده)؛ از جمله رابطه جنسی
  • بی‌قراری، کج‌خلقی یا گریه بیش از اندازه
  • احساس گناه، بی‌ارزشی، درماندگی، ناامیدی و بدبینی
  • خوابیدن بسیار زیاد یا بسیار کم یا خیلی زود بیدارشدن
  • ازدست‌دادن اشتها و/یا کاهش وزن یا پرخوری و افزایش وزن
  • کاهش انرژی، احساس خستگی و احساس کندی
  • فکر به مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی
  • مشکل در تمرکز، یادآوری‌کردن یا تصمیم‌گیری
  • علامت‌های جسمی مداوم که به درمان جواب نمی‌دهند. (مثل سردرد، اختلالات گوارشی و درد مزمن)

اثر افسردگی روی هر شخص متفاوت است. با وجودی که علائم افسردگی بین زن و مرد مشترک است؛ اما برخی از علامت‌ها که به آن‌ها اشاره شد، ممکن است در زنان شیوع بیشتری داشته باشند. این تفاوت‌ها ممکن است ناشی از تفاوت در هورمون‌های زنان و مردان باشد. برای مثال خانم‌ها در دوره پریود، بارداری، بعد از زایمان و دوره یائسگی خود نوسان‌های خلقی شدیدی دارند.

حتما بخوانید : سندروم پیش از قاعدگی (PMS)؛ مشکلی شایع اما قابل کنترل

برخی دیگر از این تفاوت‌ها، ناشی از باورهای اشتباه در جامعه است. برای مثال معمولاً از مردان انتظار می‌رود سرسخت باشند و احساسات خود را بروز ندهند؛ اما زنان راحت‌تر می‌توانند عواطف خود را بروز دهند. این باورهای اشتباه باعث می‌شود علائم افسردگی در مردان بیشتر به شکل عصبانیت، سرزنش اطرافیان، دعوا و اعتیاد و در زنان به شکل غم، خودسرزنشگری و عادات اشتباهی مثل پرخوری ظاهر شود.

ممکن است اعضای خانواده یا دوستان فرد افسرده از سر دلسوزی به او چیزهایی بگویند مثل این که «سعی کن از این حالت بیرون بیای»، «مثبت فکر کن» یا «اگر بیشتر تلاش کنی حالت بهتر می‌شه»؛ اما به یاد داشته باشید که افسردگی نشان‌دهنده ضعف یا ایراد شخصیتی نیست. اگر در میان دوستان یا خانواده شخصی با افسردگی دست‌وپنجه نرم می‌کند، بهتر است از او حمایت عاطفی کنید، سعی کنید او را درک کرده، تشویقش کنید و با صبوری با او برخورد کنید.

 

تفاوت علائم افسردگی در زنان و مردان

چه زمانی از پزشک کمک بگیریم؟

اگر احساس می‌کنید ممکن است افسرده شده باشید یا بیش از دو هفته است که چند مورد از علائم افسردگی را تجربه می‌کنید، بهتر است از روانپزشک یا روان‌شناس کمک بگیرید. همچنین می‌توانید با مراجعه به صفحه مشاوره روان‌شناسی دکتر ساینا با متخصصین روان‌شناسی و روان‌پزشکی ارتباط برقرار کنید. مشاوره‌های روانپزشکی دکترساینا تحت پوشش بیمه هستند و می‌توانید به‌صورت آنلاین یا تلفنی نیز ویزیت شوید.

همچنین می‌توانید برای دریافت مشاوره رایگان به مراکز بهداشت نزدیک به محل زندگی خود مراجعه کنید. 

اگر دچار پریشانی بسیار شدید هستید یا تفکراتی درباره آسیب‌زدن به خودتان یا خودکشی را در ذهن دارید، در اولین فرصت با یکی از شماره‌های زیر تماس بگیرید:

  • اورژانس ۱۱۵
  • سامانه ره آوا با شماره ۵۴۴۶۷۰۰۰
  • اورژانس اجتماعی با شماره ۱۲۳ 

یا به اورژانس بیمارستان مراجعه کنید.

گرفتن مشاوره در زمان خودکشی

علت‌های افسردگی در زنان

افسردگی در زنان ممکن است ناشی از علت‌های متنوع، از علل فیزیکی گرفته تا اجتماعی باشد. شناختن ریشه‌های افسردگی می‌تواند به پیداکردن بهترین استراتژی درمانی کمک کند.

  1. تغییرات هورمونی

تغییرات هورمونی در زنان می‌تواند باعث تغییرات خلقی یا حتی احساس افسردگی شود؛ اما این تغییرات به‌تنهایی باعث افسردگی نمی‌شوند. بااین‌حال تغییرات هورمونی می‌تواند تا حدی در توضیح علت ابتلای بیشتر زنان به افسردگی نسبت به مردان کمک‌کننده باشد. 

در مراحل مختلف زندگی، خانم‌ها تغییرات هورمونی زیادی را تجربه می‌کنند؛ مثل دوران بارداری، یائسگی. این مراحل به همراه تغییرات زیست‌شناختی مثل تغییرات قبل از یائسگی یا سیکل قاعدگی، همه می‌توانند باعث نوسانات هورمونی شوند. 

  • سیکل قاعدگی: 

برای اکثر خانم‌هایی که دچار سندروم پیش‌قاعدگی (PMS) هستند، علامت‌هایی مثل نفخ شکم، درد سینه‌ها، سردرد، اضطراب، زودرنجی و احساس افسردگی، خفیف و کوتاه‌مدت هستند. اما تعداد کمی از خانم‌ها دچار علامت‌های شدید و ناتوان‌کننده‌ای می‌شوند که روی روند عادی زندگی آنها تأثیر منفی دارد. در این مرحله، PMS ممکن است تبدیل به اختلال «دیسفوریای پیش از قاعدگی» (PMDD) شود که نوعی افسردگی است. 

  • بارداری: 

بدن مادران در طول بارداری دچار تغییرات هورمونی شدیدی می‌شود. این تغییرات خلق را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. علاوه بر هورمون‌ها، عوامل دیگری هم در طول بارداری خطر ابتلا به افسردگی را افزایش می‌دهند؛ از جمله:

  • تغییرات در زندگی و کار
  • مشکلات زناشویی
  • داشتن سابقه افسردگی
  • نداشتن حمایت اجتماعی
  • سقط‌جنین
  • قطع داروهای ضدافسردگی
حتما بخوانید : افسردگی در بارداری: از علائم تا روش‌های درمان
  • زایمان:

خیلی از مادران پس از زایمان دچار غم، خشم و زودرنجی می‌شوند و دوره‌های گریه شدید را از سر می‌گذرانند. این احساسات نرمال هستند و طی یک یا دو هفته رفع می‌شوند. اما برخی مادران دچار افسردگی پس از زایمان می‌شوند. افسردگی پس از زایمان مشکلی جدی و طولانی‌مدت است و باید درمان شود.  

  • یائسگی:

در دوران پیش‌یائسگی که دوران انتقال به مرحله یائسگی است، خطر ابتلا به افسردگی بیشتر می‌شود. در این مرحله ممکن است نوسانات هورمونی شدیدی رخ دهد. طی یائسگی و پس از آن نیز، هم‌زمان با کاهش سطح استروژن در بدن، خطر ابتلا به افسردگی افزایش می‌یابد.

حتما بخوانید : شایع‌ترین علائم یائسگی در زنان

تغییرات هورمونی ناشی از قاعدگی، بارداری و زایمان یا یائسگی خطر ابتلا به افسردگی را در زنان افزایش می‌دهد.

  1. مشکلات باروری

پژوهش‌ها نشان می‌دهد افرادی که دچار مشکلات باروری هستند، بیشتر افسرده می‌شوند. با وجودی که ناباروری یک مشکل پزشکی در نظر گرفته می‌شود، بسیاری از خانم‌های مبتلا به این مشکل، احساس شرم می‌کنند و آن را از اطرافیان مخفی نگه می‌دارند. این امر باعث می‌شود کمک گرفتن از دوستان و خانواده برای این افراد دشوار باشد. 

باردار نشدن پس از تلاش‌های بسیار می‌تواند ناامیدی و سرخوردگی عمیقی را به همراه داشته باشد، به‌خصوص اگر حمایتی از سوی عزیزان دریافت نشود. علاوه بر این، برخی از درمان‌های ناباروری حاوی هورمون هستند و می‌توانند خلق فرد را تحت‌تأثیر قرار داده و خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.

  1. فشارهای فرهنگی و اجتماعی

علت شیوع بیشتر افسردگی در زنان فقط زیست‌شناختی نیست و شرایط زندگی و فشارهای فرهنگی هم در آن نقش دارند. با وجودی که این فشارها برای مردان هم ممکن است پیش بیاید؛ اما نرخ آن‌ها در زنان بیشتر است. چند تا از عواملی را که ممکن است خطر افسردگی را در زنان افزایش دهند با هم بررسی کنیم:

  • نابرابری در قدرت و موقعیت اجتماعی: احتمال فقر در زنان بسیار بیشتر از مردان است و این مسئله مشکلاتی همچون تردید درباره آینده و دسترسی کمتر به منابع اجتماعی و بهداشتی را به همراه دارد. این مشکلات می‌توانند منفی‌گرایی، عزت‌نفس پایین و احساس کنترل نداشتن روی زندگی را ایجاد کنند.
  • فشار کاری زیاد: اغلب زنان هم بیرون از خانه کار می‌کنند و هم مسئولیت‌های خانه‌داری را به دوش می‌کشند. بسیاری از زنان با چالش‌های زندگی به عنوان یک مادر مجرد (همچون کارکردن چندشیفتی برای برآمدن از پس هزینه‌ها) دست‌وپنجه نرم می‌کنند. همچنین، ممکن است زنان هم‌زمان که از فرزندشان مراقبت می‌کنند، مسئولیت مراقبت از اعضای بیمار یا مسن خانواده را نیز برعهده داشته باشند. 
  • سوءاستفاده جنسی یا جسمی: زنانی که در دوران کودکی یا بزرگسالی مورد سوءاستفاده هیجانی، جسمی یا جنسی قرار گرفته‌اند، با احتمال بیشتری در طول زندگی خود به افسردگی مبتلا شوند. همچنین، احتمال قرارگرفتن در معرض سوءاستفاده جنسی در زنان بیشتر از مردان است. 
  • انتظارات جامعه: شیوه تربیت دختران و انتظارات فرهنگی از آن‌ها نیز در افسردگی نقش دارد؛ به‌خصوص زمانی که انتظارات جامعه با اهداف و ارزش‌های خود فرد متفاوت باشد. بعضی از این علت‌های اجتماعی عبارت‌اند از:
  • منع ابراز خشم یا قاطعیت از زمان کودکی 
  • نداشتن حمایت در مراقبت از فرزندان و کارهای خانه
  • تبعیض در محیط‌های حرفه‌ای 
  • برچسب «زیادی حساس‌بودن» یا «پریود بودن» هنگام ابرازکردن احساسات
  • این احساس که نباید برای کسی مزاحمت ایجاد کنند یا فضای زیادی اشغال کنند.
علت‌های اجتماعی افسردگی در زنان
  1. تفاوت‌های زیستی

تا کنون مطالعات زیادی روی تفاوت‌های زیستی بین زنان و مردان در افسردگی انجام شده است. یکی از تفاوت‌های مهم بین زنان و مردان، تفاوت مغز آن‌ها است؛ به همین دلیل بسیاری از مطالعات روی بررسی تفاوت‌های مغزی بین دو جنس و تاثیر این تفاوت‌ها در افسردگی متمرکز بوده‌اند. این مطالعات تفاوت‌هایی را در بخش‌های مختلف مغز مثل لوب گیجگاهی، هیپوکامپ، آمیگدال، حجم کلی مغز و مناطق اوربیتوفرونتال مغز بین زنان و مردان نشان داده‌اند.

علاوه بر این، مطالعات جدید نشان داده‌اند که محور HPA یا محور «هیپوتالاموس – هیپوفیز – فوق‌کلیه» که نقش مهمی را در تنظیم پاسخ در برابر استرس بازی می‌کند، در زنان بیش از مردان دچار اختلال می‌شود. این محور با ترشح بعضی هورمون‌ها همچون کورتیزول، بدن را برای مواجهه با استرس‌ها آماده می‌سازد. همچنین  با اثرگذاشتن روی برخی مواد بیوشیمیایی در بدن، خلق را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. در افرادی که دچار افسردگی می‌شوند، میزان ترشح کورتیزول در مواجهه با استرس بیشتر است. این موضوع می‌تواند نشان‌دهنده اختلال در محور HPA باشد.

  1. مشکلات تیروئید

با وجودی که شاید به نظر برسد مشکلات تیروئید تنها جسم را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند؛ اما جالب است بدانید که این مشکلات خلق‌وخو را هم تغییر می‌دهند. کم‌کاری تیروئید (هیپوتیروئیدیسم) علائم خلقی همچون افسردگی و خستگی غیرعادی را به همراه دارد. بیماری‌های شایع تیروئید می‌توانند باعث بروز اضطراب یا افسردگی شوند. هر چه بیماری تیروئید شدیدتر باشد، اثر آن روی خلق‌وخوی بیمار نیز شدیدتر خواهد بود. 

علاوه بر این، آمارها نشان می‌دهند که زنان نسبت به مردان بیشتر دچار مشکلات کم‌کاری و پرکاری تیروئید می‌شوند.

بعضی داروها و مشکلات پزشکی مثل ویروس‌ها یا اختلالات تیروئید ممکن است علائمی مشابه افسردگی را ایجاد کنند. پزشک باید احتمال ابتلا به این بیماری‌ها را با معاینه، گرفتن شرح‌حال و آزمایش رد کند.

  1. تصویر منفی نسبت به بدن خود

داشتن تصویر منفی نسبت به بدن خود تجربه نسبتاً رایجی است و به‌خودی‌خود یک مشکل روانی به‌حساب نمی‌آید. بااین‌حال می‌تواند عامل خطری برای ابتلا به برخی مشکلات روانی باشد.

افرادی که تصویر منفی نسبت به بدن خود دارند، بیشتر احتمال دارد که از مشکلاتی مثل اختلالات خوردن و هیجانات منفی مثل افسردگی، انزوا، ازدست‌دادن اعتمادبه‌نفس و وسواس فکری درباره کاهش وزن رنج ببرند. 

مطالعات نشان می‌دهند که زنان نسبت به مردان اهمیت بیشتری به ظاهر خود می‌دهند و نارضایتی نسبت به بدن در زنان نسبت به مردان شیوع بیشتری دارد.

  1. برخی داروها

بعضی از داروهایی که برای مشکلات مختلف تجویز می‌شوند، ممکن است باعث ایجاد احساس ناراحتی، ناامیدی و دلسردی شوند. (احساساتی که اغلب با افسردگی در ارتباط هستند.) داروهایی که باعث افسردگی می‌شوند، ترکیب شیمیایی مغز را به نحوی تغییر می‌دهند. 

به‌عنوان‌مثال داروی «ایزوتریتونین» (با نام‌های تجاری دکتوتان، اوراتان، نورم اسکین و غیره در ایران) برای درمان آکنه تجویز می‌شود و می‌تواند باعث افسردگی شود. بعضی از داروهای ضدبارداری خوراکی، داروهای فشارخون و حتی داروهای استاتین برای کلسترول خون نیز می‌توانند چنین اثری داشته باشند.

چه‌ دارو‌هایی باعث افسردگی در زنان می‌شود
  1. سایر مشکلات سلامت روان

بعضی از مشکلات سلامت روان همچون افسردگی، اضطراب و اختلالات خوردن در زنان شایع‌تر از مردان هستند. 

  • اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD زنان را دوبرابر بیشتر از مردان درگیر می‌کند. این اختلال در زنان به‌احتمال بیشتری با احساس افسردگی، مشکل در احساس‌کردن هیجانات و گوش‌به‌زنگ بودن همراه است؛ درحالی‌که مردان بیشتر احساس عصبانیت می‌کنند و ممکن است به مصرف الکل یا مواد مخدر روی بیاورند. 
  • اختلالات اضطرابی همچون اختلال اضطراب فراگیر یا اختلال پنیک، در زنان دوبرابر شایع‌تر از مردان هستند. 
  • اختلالات خوردن نیز در زنان شیوع بسیار بالایی دارند؛ به‌طوری‌که تقریباً بین ۸۵ تا ۹۵ درصد از مبتلایان به بی‌اشتهایی عصبی (آنورکسی) و پرخوری عصبی (بولیمیا) و نیز ۶۵ درصد از افراد مبتلا به پرخوری در مدت کوتاه یا «اختلال بینج ایتینگ» (Binge eating) زن هستند.
  1. سوءمصرف مواد

به‌گفته مؤسسه ملی سلامت روان آمریکا حدود نیمی از افراد درگیر با مشکل سوءمصرف مواد به مشکلات سلامت روان همچون افسردگی مبتلا هستند. با وجودی که علائم افسردگی مثل خلق غمگین می‌توانند باعث روی‌آوردن فرد به سوءمصرف مواد و الکل شوند؛ اما سوءمصرف مواد نیز خود می‌تواند منجر به افسردگی شود. تغییرات مغزی ناشی از سوءمصرف مواد فرد را مستعد ابتلا به اختلال‌های روانی می‌کنند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که زنانی که دچار مشکلات سوءمصرف مواد و الکل هستند، بیشتر از مردان دچار اختلالات روانپزشکی هم‌زمان مثل اختلالات خلقی (به‌خصوص افسردگی) و اضطراب می‌شوند.

  1. استرس

تجربه رویدادهای منفی در زندگی احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش می‌دهد. خود افسردگی هم می‌تواند باعث افزایش استرس و نقص در عملکرد فرد شود. این اتفاقات هم شرایط زندگی و هم شدت افسردگی را بدتر می‌کنند. 

قرارگرفتن بیشتر زنان در معرض عوامل استرس‌زا می‌تواند یکی از دلایل شیوع بیشتر افسردگی در زنان باشد. احتمال محرومیت از فرصت‌های شغلی و حرفه‌ای در زنان بیشتر از مردان است و این فاصله جنسیتی در کشورهای درحال‌توسعه شدیدتر است. 

همان‌طور که قبل‌تر هم اشاره شد، احتمال سوءاستفاده و آزار جنسی در زنان تقریباً دوبرابر بیشتر از مردان است و افرادی که سابقه آزار جنسی دارند، بیشتر به افسردگی دچار می‌شوند.

علاوه بر این زنان در زندگی روزمره خود فشارهای بیشتری را در نتیجه جایگاه اجتماعی و نقش‌های جنسیتی تحمل می‌کنند. 

همچنین رویدادهای منفی مثل ازدست‌دادن عزیزان، ازدست‌دادن شغل، مشکلات زناشویی و طلاق و سابقه آزار در کودکی نیز روی احتمال ابتلا به افسردگی اثر دارند.

حتما بخوانید : کاهش استرس با این ۱۰ راهکار ساده

انواع افسردگی در زنان

بعضی از انواع افسردگی بین زنان و مردان مشترک هستند و برخی دیگر، تنها در زنان رخ می‌دهند. 

  1. افسردگی ماژور

افسردگی ماژور (افسردگی عمده) شایع‌ترین نوع افسردگی است. این نوع افسردگی بین زنان و مردان مشترک است؛ اما شیوع آن در زنان بیشتر است. با وجودی که افسردگی ماژور یک اختلال مزمن است؛ اما معمولاً به‌صورت اپیزودی (دوره‌ای) رخ می‌دهد و هر اپیزود ممکن است چند هفته یا چند ماه طول بکشد.

افسردگی ماژور علائمی همچون خلق پایین و افسرده دائمی، ازدست‌دادن علاقه به کارهایی که قبلاً برای فرد لذت‌بخش بوده و چندین علامت دیگر را ایجاد می‌کند. این اختلال جنبه‌های مختلف زندگی از جمله خواب، اشتها و حتی توانایی تفکر واضح و روشن را مختل می‌کند. برای این که تشخیص افسردگی ماژور برای شخصی داده شود، علائم او باید حداقل ۲ هفته ادامه پیدا کنند. 

  1. افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان یک اختلال قابل‌درمان است که از هر ۵ زن، ۱ نفر را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. زمان شروع این اختلال ممکن است از چند هفته تا یک سال بعد از زایمان متغیر باشد؛ اما در سه ماه نخست پس از زایمان شیوع بیشتری دارد. 

اگر غم بعد از زایمان بیش از دو هفته طول کشید، علائم مادر بدتر شدند، مادر در مراقبت از خود و نوزاد دچار مشکل بود یا افکار آسیب رساندن به خود یا نوزاد را در سر داشت، حتماً باید به متخصص سلامت روان مراجعه شود.

  1. سندرم پیش از قاعدگی (PMS)

از هر ۴ زنی که پریود می‌شوند، ۳ نفر دچار سندروم پیش‌قاعدگی یا PMS می‌شوند. سندروم پیش از قاعدگی با علائم هیجانی و جسمی همراه است که شدت آن‌ها در هر سیکل متغیر است. این سندروم بیشتر زنان را در دهه ۲۰ و ۳۰ زندگی درگیر می‌کند. این علامت‌ها معمولاً بین ۷ تا ۱۰ روز قبل از شروع پریود آغاز می‌شوند و بعد از شروع پریود، به‌سرعت بهبود می‌یابند.

شایع‌ترین علامت‌های روانی سندرم پیش از قاعدگی عبارت‌اند از:

  • نوسانات خلقی
  • احساس ناراحتی، اضطراب یا زودرنجی
  • خستگی یا مشکل در خوابیدن
  • تغییر در اشتها و میل جنسی
  1. اختلال دیسفوریک پیش از قاعدگی (PMDD)

اختلال دیسفوریک پیش از قاعدگی شکل شدیدتر و نادرتری از PMS است. این اختلال برخلاف PMS یک مشکل جدی است و علائم ناتوان‌کننده‌ای دارد. این علائم عبارت‌اند از:

  • زودرنجی
  • عصبانیت
  • خلق افسرده
  • غم
  • افکار خودکشی
  • تغییرات اشتها
  • نفخ
  • سفتی سینه 
  • درد مفاصل و ماهیچه‌ها 
  1. افسردگی پیش از یائسگی

خطر ابتلا به افسردگی در دوران پیش از یائسگی بیشتر می‌شود. در این دوران، نوسانات هورمونی شدیدی رخ می‌دهد. در اوایل یائسگی یا پس از یائسگی هم خطر ابتلا به افسردگی بیشتر می‌شود. در این دو دوره، سطوح استروژن به‌شدت کاهش می‌یابد.

البته اکثر زنانی که علائم آزاردهنده دوران یائسگی را دارند، افسرده نمی‌شوند؛ اما بعضی عوامل خطر ابتلا به افسردگی را در این دوران افزایش می‌دهند. از جمله:

  • خواب ناکافی یا منقطع (بریده‌بریده)
  • سابقه اضطراب یا افسردگی
  • رویدادهای تنش‌زای زندگی
  • افزایش وزن یا BMI (زیاد بودن BMI یا همان شاخص توده بدنی، نشان‌دهنده وزن بالا نسبت به قد است.)
  • یائسگی در سن پایین
  • یائسگی ناشی از برداشتن تخمدان‌ها با جراحی
  1. دیستایمیا یا اختلال افسردگی پایدار

اختلال افسردگی پایدار یا دیستایمیا (Dysthymia) نوع خفیف یا متوسط افسردگی است که سیر مزمن و پایداری دارد. افرادی که دچار این اختلال هستند، اکثر اوقات خلق پایین یا غمگین دارند و چند تا از علائم افسردگی را در یک بازه زمانی طولانی تجربه می‌کنند. 

فرق اختلال دیستایمیا با افسردگی ماژور این است که دیستایمیا شدت کمتری دارد؛ اما پایدارتر است. برای این که برای شخصی تشخیص اختلال دیستایمیا داده شود، علائم او باید حداقل ۲ سال طول کشیده باشند. (این مقدار برای کودکان و نوجوانان حداقل ۱ سال است.) 

اختلال افسردگی پایدار یا دیستایمیا در زنان و افرادی که سابقه خانوادگی این اختلال را دارند، شایع‌تر است.

  1. افسردگی فصلی

اختلال عاطفی فصلی یا همان افسردگی اصلی (SAD) نوعی از افسردگی است که در بعضی فصل‌ها عود می‌کند. به افسردگی فصلی، افسردگی زمستانی هم گفته می‌شود؛ چرا که در زمستان شدیدتر است. البته بعضی افراد ممکن است در تابستان علائم افسردگی داشته باشند و در زمستان بهبود پیدا کنند.

افسردگی فصلی عموماً در زنان و در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ زندگی شروع می‌شود. این که چرا شیوع افسردگی فصلی در زنان بیشتر است، هنوز مشخص نیست.

  1. افسردگی آتیپیک

افسردگی آتیپیک یکی از زیر مجموعه‌های افسردگی ماژور و دیستایمیا است. علائم خاص این نوع افسردگی عبارت‌اند از:

  • افزایش اشتها یا افزایش وزن
  • خواب‌آلودگی یا خوابیدن زیاد
  • خستگی یا ضعف قابل‌توجه
  • واکنش‌های شدید خلقی به شرایط محیطی
  • حساسیت شدید نسبت به طردشدن

 اغلب اوقات این نوع افسردگی در افرادی ایجاد می‌شود که سابقه افسردگی در سنین پایین، معمولاً نوجوانی، را دارند. اکثر مطالعات نشان می‌دهند که شیوع افسردگی آتیپیک در زنان تقریباً ۴ برابر بیشتر از مردان است.

انواع افسردگی

درمان افسردگی در زنان

راه‌های زیادی برای درمان افسردگی در زنان وجود دارد. قرص‌های ضدافسردگی، روش‌های تحریک مغزی مثل ECT یا TMS و روان‌درمانی فردی چند روش مؤثر برای درمان افسردگی هستند. اگر فشارهای خانوادگی باعث بدتر شدن افسردگی می‌شوند، خانواده‌درمانی نیز می‌تواند روش مفیدی باشد. 

بهترین روش درمان باید توسط روان‌شناس یا روانپزشک مشخص شود. اما در مجموع دارو، روان‌درمانی یا ترکیبی از آن‌ها، متداول‌ترین درمانی است که برای افسردگی مورداستفاده قرار می‌گیرد.

هرگونه افکار خودکشی، آسیب به خود و دیگران، برنامه‌ریزی برای خودکشی یا آسیب به دیگران و اقدام به این کار، یک هشدار جدی روان‌پزشکی است و فرد باید سریعاً به اورژانس بیمارستان مراجعه کند. در این موارد درمان روان‌شناختی باید تا زمان رفع بحران خودکشی به تعویق انداخته شود.

روان‌درمانی

درمان‌های روان‌شناختی خط اول درمانی برای افسردگی هستند. در موارد افسردگی متوسط و شدید، ممکن است پزشک روان‌درمانی و دارودرمانی را به‌صورت ترکیبی در پیش بگیرد. برای موارد خفیف عموماً نیازی به دارودرمانی نیست. 

انواع مختلف روان‌درمانی مثل درمان شناختی رفتاری یا درمان بین‌فردی برای افسردگی مورداستفاده قرار می‌گیرد. شیوه‌ای که درمانگر انتخاب می‌کند به مشکل مراجع و رویکرد تخصصی درمانگر بستگی دارد. درمانگر ممکن است عناصر چند رویکرد مختلف روان‌درمانی را با هم ترکیب کند.

  • درمان شناختی رفتاری یا CBT

درمان شناختی رفتاری یکی از محبوب‌ترین و رایج‌ترین روش‌های درمان افسردگی است. صدها مطالعه تا کنون ایمنی و مؤثربودن آن را تأیید کرده‌اند. در درمان شناختی رفتاری، تمرکز بر تغییر افکار و رفتارهایی است که می‌توانند باعث افسردگی شوند یا آن را تشدید کنند. این افکار اغلب در بروز علائم زیر نقش دارند:

  • احساس بی‌ارزش بودن
  • احساس نارضایتی از خویشتن
  • ناامیدی
  • احساس «گیرافتادن» یا دچار یکنواختی شدن

درمانگر معمولاً به‌صورت فردی با مراجع کار کرده و به او کمک می‌کند که این افکار را با افکار واقع‌گرایانه‌تری در راستای بهبود سلامت روان و دستیابی به اهداف فردی جایگزین کند. در درمان CBT معمولاً روی گذشته تمرکز نمی‌شود؛ در عوض روی تغییر افکار، احساسات و رفتارها در زمان حال کار می‌شود.

  • درمان پذیرش و تعهد (اکت)

در اکت (ACT مخفف Acceptance and commitment therapy) پذیرش و ذهن‌آگاهی کلیدی هستند. یکی از اهداف اصلی درمان اکت این است که به مراجع کمک کند تا در عین مقابله با افکار و احساسات ناراحت‌کننده، مبتنی بر ارزش‌های خویش زندگی کند. اکت می‌تواند به مراجعین درگیر افسردگی کمک کند تا:

  • روی زمان حال تمرکز کنند.
  • افکار و احساسات ناراحت‌کننده را مشاهده کرده و بپذیرند.
  • تشخیص دهند که چه چیزی برای آن‌ها از همه معنی‌دارتر و مهم‌تر است.
  • بر اساس ارزش‌های خویش عمل کنند.

یک مطالعه نشان داده است که تأکید اکت روی عمل‌کردن مبتنی بر ارزش‌ها، به کاهش علائم افسردگی کمک می‌کند.

  • درمان روان‌پریشی کوتاه‌مدت

درمان روان‌پریشی کوتاه‌مدت روی روابط بین‌فردی و افکار و احساسات ناخودآگاه تمرکز می‌کند. هدف اصلی این درمان کاهش علائم افسردگی است. هدف ثانویه آن کاهش آسیب‌پذیری در برابر افسردگی و افزایش تاب‌آوری است. 

  • خانواده‌درمانی و زوج‌درمانی

اگر افسردگی روی روابط خانوادگی و زناشویی تأثیر داشته باشد، خانواده‌درمانی و زوج‌درمانی می‌توانند مفید باشند. تمرکز در این درمان‌ها روی موارد زیر است:

  • روابط بین‌فردی میان اعضای خانواده
  • ارتباط واضح و روشن
  • نقش اعضای خانواده در مدیریت افسردگی مراجع
  • آموزش درباره افسردگی و سلامت روان

رویکردهای روان‌درمانی بسیار متنوع هستند. روانشناس بسته به تخصص خود و مشکل شما، رویکرد درمانی مناسب را تشخیص می‌دهد. همچنین ممکن است شما را به روانشناس دیگر با رویکرد درمانی مناسب‌تر ارجاع دهد.

داروهای ضدافسردگی

داروهای ضدافسردگی یا آنتی‌دپرسانت‌ها، داروهایی هستند که برای درمان افسردگی از آن‌ها استفاده می‌شود. این داروها با اثرگذاشتن روی ترکیبات شیمیایی مغز، احساس غم و ناامیدی را کاهش می‌دهند و خلق را بالا می‌برند. انواع اصلی داروهای ضدافسردگی عبارت‌اند از:

  • داروهای SSRI

سروتونین یک پیام‌رسانی عصبی است که پیام‌ها را بین مغز و سلول‌های عصبی جابه‌جا می‌کند. این ماده شیمیایی نقش مهمی در عملکردهای مختلف بدن از جمله تنظیم خلق، خواب، گوارش، ترمیم زخم‌ها، سلامت استخوان‌ها، انعقاد خون و میل جنسی دارد. کمبود سروتونین در بدن باعث بروز مشکلات جسمی و روانی از جمله افسردگی می‌شود.

داروهای SSRI یا مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین، متداول‌ترین نوع داروهای افسردگی هستند. این گروه از داروها روی نحوه استفاده مدارهای مغزی از سروتونین اثر می‌گذارند. سروتونین معمولاً بعد از رساندن پیام، توسط سلول‌های عصبی بازجذب می‌شود. داروهای SSRI از بازجذب سروتونین جلوگیری می‌کنند. سیتالوپرام، اس سیتالوپرام، فلوکسیتین، فلووکسامین، پاروکستین و سرترالین زیر مجموعه SSRIها هستند.

  • داروهای SNRI

این داروها روی مدارهای مغزی که از سروتونین و نوراپی‌نفرین استفاده می‌کنند، تأثیر می‌گذارند. نوراپی‌نفرین نیز مانند سروتونین یک هورمون و پیام‌رسان عصبی شیمیایی است. کمبود این ماده شیمیایی در مغز نیز می‌تواند باعث بروز علائم افسردگی شود. دزونلافاکسین، دولوکستین، لوومیلناسیپران و ونلافاکسین زیر مجموعه SNRIها هستند.

  • داروهای ضدافسردگی سه حلقه‌ای

داروهای سه حلقه‌ای یکی از انواع قدیمی‌تر ضدافسردگی‌ها هستند. عملکرد آن‌ها مثل SNRIها عمدتاً روی نوراپی‌نفرین و سروتونین است؛ اما نسبت به سایر انواع داروی ضدافسردگی، عوارض بیشتری دارند و به همین دلیل معمولاً به عنوان خط اول درمان استفاده نمی‌شوند. داروی آمی‌تریپتیلین و ایمی‌پرامین زیرمجموعه این خانواده هستند.

  • داروهای بازدارنده مونوآمین اکسیداز یا MAOIها

این دسته داروها نخستین نوع داروهای ضدافسردگی بودند. امروزه درصورتی‌که بقیه داروهای افسردگی مؤثر نباشند از این دسته داروها استفاده می‌شود. داروی ایزوکاربوکسازید، فنلزین و سلژیلین زیر مجموعه MAOIها هستند.

اگر میزان سروتونین بدن بیش از حد زیاد شود، سندروم سروتونین ایجاد می‌شود. این سندروم عوارض خفیف تا شدیدی را ایجاد می‌کند. اگر حین مصرف داروهای ضدافسردگی به علائمی همچون لرزش، تپش قلب یا توهم دچار شدید، سریعاً به پزشک اطلاع دهید.

انواع دارو‌های ضد‌افسردگی

سایر درمان‌های افسردگی

افسردگی هر شخص را به شیوه متفاوتی تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. به همین دلیل یک درمان همگانی برای آن وجود ندارد. پیداکردن بهترین شیوه درمانی برای هر شخص ممکن است نیاز به کمی آزمون‌وخطا داشته باشد. 

  • درمان الکتروکانوالسیو (ECT)

درمان ECT یک روش درمانی مؤثر برای افسردگی شدید، مزمن یا مقاوم به درمان است. معمولاً به عنوان اولین شیوه درمانی از این روش استفاده نمی‌شود؛ چرا که نیاز به بیهوشی عمومی دارد و می‌تواند با عوارضی همچون ازدست‌دادن حافظه (جزئی) همراه باشد. 

  • درمان تحریک مغناطیسی مغز (rTMS)

درمان rTMS یک روش جدیدتر تحریک مغزی است که از آن می‌توان به عنوان جایگزین ECT  استفاده کرد. در این روش درمانی، یک الکترومگنت روی سر قرار داده می‌شود که پالس‌های مغناطیسی تولید می‌کند. قدرت این پالس‌ها تقریباً به‌اندازه اسکن MRI است. این پالس‌ها از جمجمه رد می‌شوند و قشر مغز را تحریک می‌کنند.

این روش هیچ عارضه جانبی‌ای ندارد و روی تمرکز و حافظه نیز اثر منفی نمی‌گذارد. تنها عارضه جانبی متداول rTMS درد خفیف تا متوسط پوست سر و احساس ناراحتی در هنگام درمان است که پس از هفته اول درمان کاهش می‌یابد. 

تغییرات سبک زندگی و خودمراقبتی

خودمراقبتی نقش بسیار مهمی در مدیریت علائم افسردگی و بهبود کلی سلامت روان دارد. تغییرات مثبت سبک زندگی نیز در بسیاری از موارد به کاهش علائم افسردگی کمک می‌کنند:

  • ورزش کنید

ورزش به بهبود افسردگی خفیف کمک می‌کند. مطالعات نشان داده‌اند که ورزش می‌تواند به‌اندازه دارو یا روان‌درمانی در کاهش علائم افسردگی مؤثر باشد. این که چه میزان ورزش برای کاهش افسردگی مؤثر است به خود فرد بستگی دارد. می‌توانید یک روز در میان حدود ۴۵ دقیقه تا یک ساعت ورزش کنید. اگر این میزان ورزش برای شما سنگین است، با برنامه سبک‌تری شروع کنید. به یاد داشته باشید که کم ورزش‌کردن از ورزش‌نکردن بهتر است. 

با وجودی که ورزش در بهبود افسردگی مؤثر است؛ اما ممکن است هنوز به دارو یا روان‌درمانی نیاز داشته باشید.

  • از خانه بیرون بروید

فعالیت فیزیکی و بیرون رفتن از منزل اثرات قابل‌توجهی روی بهبود خلق دارند. قرارگرفتن زیر نور آفتاب خلق را بهبود داده و علائم افسردگی را کاهش می‌دهد. نور خورشید به‌ویژه برای بهبود علائم افسردگی فصلی مفید است.

  • غذای سالم بخورید

مطالعات نشان داده است که رژیم غذایی روی خلق‌وخو اثر می‌گذارد و افرادی که رژیم غذایی سالم دارند، کمتر دچار افسردگی می‌شوند. احتمال افسردگی به‌خصوص در افرادی که امگا-۳ و سبزیجات زیادی در رژیم غذایی خود دارند، پایین‌تر است.

حتما بخوانید : مهمترین ویژگی‌ های یک رژیم غذایی استاندارد و بدون عارضه
  • نظم داشته باشید

افسردگی می‌تواند ساختار زندگی شما را بر هم بزند. افرادی که درگیر افسردگی می‌شوند، احساس می‌کنند حساب روزها از دستشان رفته است. داشتن یک برنامه منظم روزانه (اصطلاحاً روتین) به شما کمک می‌کند ساختار و نظم را به زندگی خود برگردانید.

  • حمایت اجتماعی دریافت کنید

بسیاری از مطالعات وجود رابطه میان برخورداری از حمایت اجتماعی و پیشگیری از ابتلا به افسردگی را نشان داده‌اند. این حمایت اجتماعی را می‌توانید از دوستان، اعضای خانواده، درمانگر، گروه‌های حمایتی یا حتی گروه‌های مذهبی دریافت کنید. 

  • مدیتیشن کنید

با وجودی که مدیتیشن افسردگی را درمان نمی‌کند؛ اما به مدیریت علائم آن کمک می‌کند. مدیتیشن نحوه واکنش مغز به فشار روانی و اضطراب را تغییر می‌دهد. انواع مختلفی از مدیتیشن وجود دارد، مثل:

  • مایندفولنس
  • تصویرسازی ذهنی
  • مدیتیشن
  • پیاده‌روی
  • یوگا
  • ویتامین دی

کمبود ویتامین دی به‌خصوص در خانم‌ها بسیار شایع است. برخی مطالعات نشان داده‌اند که کمبود ویتامین دی با افسردگی ارتباط دارد. با وجودی که برای درک ارتباط بین افسردگی و ویتامین دی باید مطالعات بیشتری انجام شود، اما بسیاری از پزشکان مکمل‌های ویتامین دی را برای بهبود خلق و علائم افسردگی پیشنهاد می‌کنند.

  • اسیدهای چرب امگا ۳

 اسیدهای چرب امگا سه، چربی‌های ضروری‌ای هستند که در بسیاری از ماهی‌ها، مغزها و دانه‌ها وجود دارند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که امگا ۳ می‌تواند علائم افسردگی را کاهش دهد. مصرف مواد غذایی سرشار از امگا ۳ مثل ماهی سالمون و دانه چیا به شما کمک می‌کند امگا ۳ مورد نیازتان را دریافت کنید. اگر از طریق رژیم غذایی نمی‌توانید امگا-۳ موردنیاز بدن را تأمین کنید می‌توانید از مکمل‌های امگا-۳ استفاده کنید.

  • دم‌نوش‌ها

بعضی از مطالعات نشان داده‌اند که زعفران ممکن است در درمان افسردگی خفیف تا متوسط مفید باشد. همچنین ماده ال – تیانین و کاتچین در چای سبز و سیاه ممکن است اثرات ضدافسردگی داشته باشند.

بدون تأیید پزشک از مکمل و داروهای گیاهی استفاده نکنید؛ به‌ویژه اگر داروی خاصی مصرف می‌کنید یا باردار هستید.

  • از الکل و مواد مخدر دوری کنید

مصرف مواد مخدر در افرادی که درگیر افسردگی هستند شایع است. احتمال این که افراد برای کنارآمدن با علائم افسردگی به الکل، ماری‌جوانا و سایر مواد مخدر و روان‌گردان روی بیاورند زیاد است. به یاد داشته باشید که مصرف بلندمدت این مواد نحوه عملکرد مغز شما را تغییر می‌دهد و منجر به بدتر شدن افسردگی یا ایجاد مشکلات دیگر روانی خواهد شد.

  • مطالعه کنید

بعضی کتاب‌های توسعه فردی یا کتاب‌های کار ویژه افسردگی می‌توانند به شما کمک کنند. کتاب «از حال بد به حال خوب»، یکی از کتاب‌های مطرح این حوزه است که بر اساس رویکرد CBT برای درمان افسردگی نوشته شده است. 

روش‌های پیشگیری از درمان افسردگی در زنان
حتما بخوانید : درمان افسردگی در خانه: مبارزه با افسردگی بدون دارو!

روش‌های پیشگیری از افسردگی در زنان

روش قطعی برای پیشگیری از افسردگی وجود ندارد؛ اما راهکارهای زیر می‌توانند مفید باشند:

  • روش‌هایی را برای مدیریت استرس و افزایش عزت‌نفس پیدا کنید.
  • از خودتان مراقبت کنید، به‌اندازه کافی بخوابید، رژیم غذایی سالم داشته باشید و به‌صورت منظم ورزش کنید.
  • در زمان سختی از دوستان و خانواده کمک بگیرید.
  • معاینه‌های منظم پزشکی را جدی بگیرید.
  • اگر احساس می‌کنید افسرده شده‌اید، حتماً به متخصص مراجعه کنید.

آیا افسردگی ارثی است؟ 

افسردگی می‌تواند ارثی باشد؛ در این صورت عموماً بین ۱۵ تا ۳۰ سالگی شروع می‌شود. ارثی بودن افسردگی در زنان نسبت به مردان شیوع بسیار بالاتری دارد. البته همیشه یک دلیل ژنتیکی یا ارثی واضح برای توضیح این که چرا یک نفر ممکن است به افسردگی مبتلا شود وجود ندارد.


آیا افسردگی در زنان در سنین مختلف متفاوت است؟

افسردگی در هر سنی ممکن است شروع شود. بالاترین درصد شیوع علائم افسردگی در میان بزرگسالان، بین سنین ۱۸ تا ۲۹ سالگی است. پس از آن شیوع افسردگی در سنین ۴۵ تا ۶۴ سالگی رتبه دوم، بالای ۶۵ سالگی رتبه سوم و بین سنین ۳۰ تا ۴۴ سالگی رتبه چهارم را به خود اختصاص می‌دهند. (منبع: CDC

بیشترین خطر ابتلا به افسردگی در میان زنان ۱۸ تا ۲۰ سال مشاهده می‌شود. درصد افسردگی در میان زنان پس از ۲۰ سال به‌تدریج کاهش می‌یابد؛ اما پس از ۴۴ سالگی، مجدداً مقداری افزایش می‌یابد.

افسردگی میان‌سالی

همان‌طور که اشاره شد خطر ابتلا به افسردگی در زنان میان‌سال (۴۰ تا ۵۵ سال) افزایش می‌یابد. بخشی از این افزایش را می‌توان به تغییرات هورمونی طبیعی در دوران پیش‌یائسگی و یائسگی ربط داد؛ اما هورمون‌ها تنها دلیل افزایش احتمال افسردگی در این سن نیستند.

میان‌سالی دورانی است که در آن رویدادهایی مثل بیماری والدین یا فوت آن‌ها، تغییرات شغلی، ازدست‌دادن دوستی‌ها، مشکلات زناشویی و جدایی، فقدان‌ها و سندروم آشیانه خالی (زمانی که فرزندان خانه را ترک می‌کنند.) بیشتر از هر سنی رخ می‌دهد. علاوه بر این، زنان میان‌سال بیشتر دچار مشکلات و دردهای جسمی می‌شوند.


چرا افسردگی در زنان بیشتر از مردان است؟

پیش از سن بلوغ، افسردگی نادر بوده و شیوع آن بین دختران و پسران برابر است؛ اما با ورود به دوران بلوغ، خطر ابتلا به افسردگی در دختران به‌شدت افزایش می‌یابد و دوبرابر پسران می‌شود. بعضی متخصصین باور دارند که شیوع بیشتر افسردگی در زنان ممکن است با تغییرات هورمونی که در طول زندگی آن‌ها رخ می‌دهد در ارتباط باشد. این تغییرات در دوران بلوغ، بارداری و یائسگی و همچنین پس از زایمان یا سقط‌جنین آشکار است. علاوه بر این، نوسانات هورمونی همراه با سیکل قاعدگی ماهانه احتمالاً در سندروم پیش از قاعدگی PMS و اختلال دیسفوریای پیش از قاعدگی PMDD نقش دارند. 


کلام آخر دکترساینا

اگر فکر می‌کنید ممکن است دچار افسردگی شده باشید، اولین گام صحبت با پزشک یا متخصص سلامت روان (روان‌شناس، روانپزشک یا مشاور) است. به یاد داشته باشید که افسرده بودن تقصیر شما نیست. با کمک‌گرفتن از پزشک، هم به خودتان و هم به خانواده‌تان کمک می‌کنید. راه‌های زیادی برای دریافت کمک وجود دارد. بهتر است مسیر درمانی خود را با وقت گرفتن از روانپزشک یا روان‌شناس شروع کنید. اگر امکان مراجعه حضوری را ندارید، حتماً از سایر روش‌ها همچون ویزیت آنلاین تصویری، ویزیت تلفنی یا حتی ویزیت متنی (چت) کمک بگیرید.


خلاصه مقاله افسردگی در زنان


سوالات متداول


منابع

شاید بپسندید
نظر یا سوال خود را به اشتراک بگذارید